محب
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر 

ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر 

بر ما که در کمین بلا گیر کرده‌ایم 

با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر 

 

شیعه کم و محب گنه کارتان زیاد 

درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر 

ما؛ ای‌حسین، مسلم و هانی نمی‌شوییم 

ما و همین دو دیده‌ی تر دستمان بگیر 

از دست غیر دشنه‌ی دشنام می‌خوریم 

از دست دوست خون‌جگر دستمان بگیر 

راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ 

ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر 

زینب اشاره کرد به سر، گفت `یاحسین” 

ای بر خیام سایه‌ی سر دستمان بگیر 

از قامت رشیده‌ی زن‌های خیمه‌ات 

جز سایه‌ای نمانده اثر دستمان بگیر 

رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه 

ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر 

هم بر لباس پاره‌ی ما سایه‌سار باش 

هم بر رخ سه‌ساله سپر دستمان بگیر 

امیر عظیمی 


🌹http://masoud-mp.blogfa.com/🌹