تب غارت
تب غارت
ناگهان دشت بلاخیز پر از هلهله شد
کوفه با شام سر غارت ما یک دله شد
تب غارت به همه دشت سرایت می کرد
با سرت خولی نامرد تجارت می کرد
از خدا بی خبران هیچ ندارند احساس
معجرم دل نگران است کجایی عباس؟
آتش و دود که سمت حرمت می امد
نیزه ای بود که سمت حرمت می امد
جای یک نیزه به پهلوی سکینه می سوخت
خیمه در آتش کینه ی مدینه می سوخت
دست از جیب خیانت همه بیرون کردند
گوش ها را به خشونت پر از خون کردند
هر که در غائله بی بهره ز گودال شده
دست او طالب ارزانی خلخال شده
در هیاهوی حرم پیرهنت را بردند
نیمه شب بود عقیق یمنت را بردند
قطره ای آب حرم را چه مشوش کرده
این رباب است سر قبر علی غش کرده
گرد خیمه خبر تلخ تری می گردد
نیزه ی حرمله دنبال سری می گردد
حسن کردی
https://t.me/joinchat/Q8R3a0pJ34Fwfx1gea9v3w سوپرگروه دلتنگ فرج یار 💫💫💫💫 http://masoud-mp.blogfa.com/ وبلاگ دلتنگ فرج یار 💫💫💫💫💫💫
+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم مهر ۱۳۹۹ ساعت 12:21 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب