شعر ولادت امام رضا (ع) علی اکبر لطیفیان
عاشقت شد از ابتدا این قدر
دوست دارد تو را خدا این قدر
بغلِ کعبه هم به جان خودت
ما نگفتیم ربّنا این قدر
بی سبب نیست شهرت آهو
آن قدر گریه کرد تا این قدر...
حرمت میرسیم زود به زود
دل نبرده کسی ز. ما این قدر
چقدر عاشق خودت شدهای
جلوی آینه نیا این قدر
کربلا رفتم و نجف رفتم
من ندیدم برو بیا این قدر
از خدا هم سرت شلوغتر است
چه کسی داشته گدا این قدر
کرمت مایه خجالت ماست
کم نوشتم، ولی چرا این قدر؟
مزد یک بار ما سه بار شماست
هیچ کس سر نزد به ما این قدر
وقت مردن بیا کنارم باش!
ظرف ما را مکن طلا این قدر
کربلای مرا به تو دادند
پس اذیت نکن مرا این قدر
این که ما عاشق شما شده ایم
کار ما بود یا شما این قدر...؟!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۴۰۰ ساعت 1:46 توسط Masoud
|