ميخواستم بزرگ شوي محشري شوي
تا چند سالِ بعد علي اكبري شوي
ميخواستم كه قد بكشي مثل ديگران
شايد عصاي پيريِ يك مادري شوي
لحظه به لحظه رنگ تو تغيير ميكند
چيزي نمانده است كه نيلوفري شوي
مثل دو تكه چوب لبت را به هم نزن
اسبابِ خجلتم جلويِ ديگري شوي
اين مادري ِ من كه به دردت نميخورد
تو حاضري علي كه تاج سري شوي؟
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۰ ساعت 23:39 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب