جاه‌طلب بود که لغزش‌هایی بزرگ داشت.
پاسخ دیگری که می‌توان به این سؤال داد آن است که بگوییم چه بسا این ازدواج به رضایت حضرت سکینه نبوده است و تنها از روی مصالح سیاسی ـ اجتماعی صورت پذیرفته. چنان‌که شواهد تاریخی بسیاری بر این‌گونه ازدواج‌ها وجود دارد مانند بسیاری از همسران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ، امام حسن مجتبی ـ علیه‌السّلام ـ و برخی دیگر از ائمه ـ علیهم‌السّلام ـ که حتی کمر به قتل آن پیشوایان می‌بستند و قطعاً آن پیوندها به رضایت آنان نبوده است. در اینجا نیز چه بسا حضرت سکینه ـ علیها السّلام ـ به این پیوند خرسند نبوده است امّا از روی مصلحت تن در داده است. شاهد آن‌که وقتی حضرت سکینه ـ علیها السّلام ـ سر از اطاعت ابن زبیر برمی‌گیرد و نشوز می‌کند، رملة بنت‌الزبیر خواهر مصعب نزد عبدالملک می‌رود و می‌گوید: «اگر چنین نبود که ما می‌خواهیم پوششی بر کارهای خود بگذاریم، هرگز نسبت به کسی که رغبتی در ما ندارد، رغبتی به او نداشتیم.» (بلاغات النساء، ابن طیفور، ص۱۹۱) با توجّه به این جمله و تصریحی که در آن وجود دارد، به راحتی می‌توان واقعیت این پیوند را دریافت و به اهداف پشت پردة آن پی برد.
وفات بانو سکینه
سرانجام حضرت سکینه در روز پنجشنبه، پنجم ربیع الاول (۱۱۷هـ . ق.) در مدینه چشم از جهان فانى فروبست. وفات آن حضرت به هنگام ظهر روى داد. خالدبن عبدالملک ، حاکم مدینه دستور داد که جنازه را نگهدارند تا وى خود را به شهر برساند. جنازه وى تا نماز عشا دفن نشد و مردم دسته دسته بر پیکر او نماز گزاردند. عبدالله نفس زکیه چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون سریر حضرت سکینه و در مجمرها گذاشت.
درباره درگذشت این بانوى بزرگ علوى ، دو روایت نقل شده است: روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ربیع الاوّل سال ۱۱۷ هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملک و در حاکمیت خالد بن عبدالملک بن حارث، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر مى‏گوید که وى در پنجم ربیع الاوّل سال ۱۲۶ هجرى قمرى در مکه معظمه وفات یافت .(۵)
به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربیع الاوّل، مورد اتفاق تاریخ نگاران و سیره نویسان است. در همان سالى که حضرت سکینه (علیه السلام) وفات یافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) نیز در مدینه بدرود حیات گفت. (۶)
…………………………………………………………………………………………………………………………………………
پی نوشت ها:
۱- منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۲ و وفیات الأعیان، ج۱، ص ۳۷۹
۲- اعلام النّساء، ج ۲،ص ۲۰۲
۳- شام، سرزمین خاطره‏ها، ص ۱۰۴
۴- منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۳
۵- شام، سرزمین خاطره‏ها، ص ۱۰۷؛اعلام النسّاء، ج ۲، ص ۲۲۴؛ وفیات الأعیان، ج ۱، ص ۳۷۸
۶- وقایع الایام، ص ۲۰۶ و منتهى الآمال، ج ۱، ص ۴۶۳