یا زهرا(س)
 
داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد
“من زمین خورده ترین مردِ جهانم ” ای داد
من جوانم تو جوان پیر شدی پیر شدم
زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
می‌شود تا دو سه خط روضه بخوانم : ای داد
همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشید تَوانم ای داد
هفت جای بدنت تا در مسجد بشکست
و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد
همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند
من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
درِ خیبر ، صفِ دشمن همه هیچ.. این غم را
نتوانم نتوانم نتوانم ای داد
حسن لطفی