مهدی رحیمی
نسیم سمت دمشق و عراق افتاده
به دست اوخبری داغ ِداغ افتاده
که جعفربن محمد به فکر ترویج ِ
اصول شیعه برای وفاق افتاده
چنان به بحث نشسته که بین مکتب ها
به غیر شیعه تماما فراق افتاده
به یک روایت قال النبی او حتی
سگ دوانقی از واق واق افتاده
هزار نخبه چنان جابربن حیان هم
به خاک پای تو با اشتیاق افتاده
ولی مدینه ی بعداز سقیفه در راه است
دری دومرتبه در احتراق افتاده
میان کوی بنی هاشم از دری دیگر
دوباره میخ به فکرطلاق افتاده
به بی پناهی گنجشک های شهرقسم
به یک درخت… نه…آتش به باغ افتاده
“رواق منظرچشم ِ”تو شد که زهرایی
در آستانه ی در…در رواق افتاده
شنیده اند اگر کوچه را پسرهایش
برای این پسرش اتفاق افتاده
برای آتشی آماده کرده اند آن را
شبیه جسم تو هرجا اجاق افتاده
مسیر زهر دراین سینه خوب معلوم است
به پنبه زار تن تو چراغ افتاده
بقیع گشت سرانجام کربلای شما
که مدتی ست بدون سراغ افتاده
به جای اینکه به روی دوپا بلند شود
بدون سردر و دیوار و طاق افتاده
بمیرم…آه…که حتی میان زوّارش
فضای دلهره و اختناق افتاده
شب شهادت تو این هم از غریبی توست
که سوی تو گذر یک کلاغ افتاده
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 3:29 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب