باران
فاش میگویم که حیرانِ علی اصغرم
لحظههای عمر مهمانِ علی اصغرم
چون نفس در سینه میپیچد، نسیمِ عطرِ اوست
سرخوشم یارب غزلخوانِ علی اصغرم
اسمعیل عشق اویم، مسلخم هر مجلسش
کشته دیدار و قربانِ علی اصغرم
گر چه در دنیا به کامم هست شهد زندگی
این همه مدیونِ چشمانِ علی اصغرم
دیگران من را به نام خاک پایش خواندهات
در پناه عشق و عنوانِ علی اصغرم
در شب میلاد او با نغمههای یا حسین
فکرِ آن لبهای خندانِ علی اصغرم
گر که او خود تشنهی کرب و بلای عاشقیست
تشنهام عطشانِ بارانِ علی اصغرم
جادو
شیعهها لحظهی گل شکفتنه، دیگه غم سر اومده
آسمون و رنگِ شادی بزنید، علی اصغر اومده
صنما پیش رخش زانو زدند، همشون به شور و شین
روی لبهای همه گل میکنه، گلِ ذکرِ یا حسین
شاه عالم داره این شقایق و، تو بغل بو میکنه
علی اصغرِ حسین با چشمِ خود، داره جادو میکنه
تو جهان قند و عسل، نقل و نبات، دیگه معنا نداره
عاشقِ علیِ اصغرِ حسین، غم و غوغا نداره
بیایید تا وقت سختِ جون دادن، عاشقِ اون بمونیم
بیایید توی کلاس درسِ عشق، درسِ اصغر بخونیم
ای خدا به سینهی خستهی ما، امشب و صفا دادی
آخرین فدایی کربلا رو، هدیه به مولا دادی
کاشکی میشد همین امشب تا سحر، از قفس رها باشیم
تو خواب و بیداری، پر بزنیم، همه کربلا باشیم
عیدی
زمانی که به این دنیا رسیدی
مرا در حلقهی جانان کشیدی
به من عاشق شدن را هدیه کردی
زدی بر قلبِ من رنگِ سپیدی
به دل بستی درِ هر گونه خواهش
به دستم دادی از خود یک کلیدی
کلیدی بود حک گردیده رویش
علی اصغر تو رمزی بر امیدی
شب عید است و دل از تو بخواهد
عطا بنمایی از لطف خود عیدی
دمی بر نغمههای دل بده گوش
بجز کرب و بلا چیزی شنیدی؟
براتم را تو امضاء کن علی جان
بده این خسته را حال و نویدی
+ نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 0:58 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب