گذشت ماه صیام و رسید عید صیام

کنیـد یکسـره بهـر نمـاز عید، قیام

اگرچـه رفت مـه روزه و مـه تسبیح

مبارک اسـت به اهل صیام، عید قیام

شراب کوثـر و باغ بهشت و جلوۀ یار

به روزه‌ دار حلال و به روزه‌ خوار حرام

بـرات عفـو بگیریـد از خـدای کریم

که گشته عفو عمومی به دوستان اعلام

هزار حیف! دریغا! چـه زود پایان یافت

مهی که دست الهی به مـا خوراند طعام

سلام بـاد به ماهی که بود ماه سلام

سلام باد به ماهـی که بود ماه سلام

سلام بـاد به ماهـی که بـود لیلۀ قدر

سلام بـاد به ماهـی که بـود ماه تمام

سلام باد به ماهی که از نسیم خوشش

رسید بوی خداوند، دم‌به‌دم به مشام

به وسعت همـه عالـم برای مهمانان

گشـوده بـود خداونـد، سفــرۀ اطعـام

ثواب روزه خودش بود؛ بهتر از این چیست؟

ز هـر کرامت و لطف و عنایت و اکرام

اگر چـه مـاه خـدا بـود ایـن مه پر فیض

بدان جلالت و قدر از علی گرفت طعام

سلام باد به ماهی که هر شبش دل مـا

به «افتتاح» و «ابوحمزه» می‌گرفت آرام

مهـی که بود لیالیش بهترین شب‌هـا

مهـی که بـود در ایـام، بهترین ایـام

مهی که هر شب و هر روز در بهشت وصال

خدای، ریخت شراب طهورتان در جام

مه ولایت سبط نبی، امام حسن

مه شهـادت مـولا علی، امـام همام

علی که ذات خـداوند بـود مـداحش

علی که بعـد پیمبـر امـام بـود امام

علی حقیقت قرآن، علی حقیقت دین

علی ولـی خـدا و وصـی خیـرالانام

علی معلـم آدم، علـی سفینـۀ نـوح

علی روان مسیح و علـی کلیم کلام

علی که مدح و ثنایش حقیقت توحید

علی که مهر و ولایش تمامی اسلام

علی فـروغ به جـان بشر دهد دائم

علی که رحمت موصوله ی خداست مدام

علی که ماه، سـلامش کند ز اوج سپهر

علی که مهر، به انگشت او سپرده زمام

نماز و روزه و حـج و زکات بـی او هیچ

کتـاب و دین و نبـوت از او گرفت قوام

نهاده بوسه شجاعت به دست و بازویش

عبــادت همــۀ اولیــاش در هـر گـام

چـه حاجتی چـه نیازش بر این خلافت بود

کسی که بود به کویش امین وحی، غلام

فقط نه این‌که به دام جهـان اسیر نشد

ببین به گـردن دنیـا نهـاد، مـولا دام

چقـدر دور حـرم راه میروی “میثم!”

به طوف خانـۀ مـولا علـی ببند احرام

شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار