با غم كه هم مسير شدم در سه سالگي
از غصه ناگزير شدم در سه سالگي
گفتم به تن كه آب شود از گرسنگي
از جان خود كه سير شدم در سه سالگي
من پاي عشق تو كمرم تا شد اي پدر
اين شد كه سر به زير شدم در سه سالگي
غصه نخور فداي سرت گر سرم شكست
يا كه اگر اسير شدم در سه سالگي
هي داغ روي داغ و هي زخم پشت زخم
بعد از تو زود پير شدم در سه سالگي
گر چه نرفته ام به كنيزي ولي عجيب
كوچك شدم حقير شدم در سه سالگي
من فكر مي كنم كه همه فكر مي كنند
خيلي بهانه گير شدم در سه سالگي
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم مرداد ۱۴۰۳ ساعت 2:26 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب