ج

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را

متلاطم شده دیدند دل دریا را

گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد

مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را

چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین

شور می داد ز حال خوش خود بالا را

چشم هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد

دل مجنون کسی برد دل لیلا را

بین آغوش برادر چقدر آرام است

چقدر ناز ربودست دل بابا را

گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید

عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را

زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد

زینب حضرت ارباب به دنیا آمد

چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست

عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست

حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست

گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست

اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست

از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست

مادری کرد برای سه امامش زینب

پس ولایت به پرستاری او پا برجاست

سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش

وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست

بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد

حضرت فاطمه ی دیگرآمد

مولودی شور ولادت حضرت زینب

درخت معرفت داده ثمر حیدر، ثمر زهرا

در ایجاد جهان دارد اثر حیدر، اثر زهرا

دلیل آفرینش هست اگر حیدر، اگر زهرا

ندا آمد در این خانه : خبر حیدر! خبر زهرا!

جلیله می رسد دیگر/ جمیله می رسد دیگر

جهالت خوار خواهد شد/ عقیله می رسد دیگر

فروغ چشم پیغمبر بر این خانه شده نازل

حدیث قدسی دیگر بر این خانه شده نازل

دوباره سوره کوثر بر این خانه شده نازل

محمد، باز یک دختر بر این خانه شده نازل

به دامن گل بریز امشب/ گل خنده رسان بر لب

زمین را نورباران کن/ که آمد حضرت زینب

درخت بردبار روبروی بادها زینب

فهیمه، عالمه، معصومه و روح دعا زینب

نبوت مسلک و عبد ولایت آشنا زینب

بود ذکر همه کروبیان امروز یازینب

به طاق آسمان ماه او/ مسیر و شاخص راه او

یدالله، فوق ایدیهم/ یدالله یدالله او

که هست او؟ خواهر طوفان، که هست او دختر کولاک

مفسر زاده و تفسیر وحی خواجه ی لولاک

طنین خطبه اش تیری به قلب دشمن سفاک

جمالش در حجاب از دیدگان کور هر ناپاک

ندانم چیست این بانو/ ندانم کیست این بانو

حسین و مجتبا و فاطمه- یا – حیدر ثانیست این بانو

سلام ای مادر غم ها، درود ای عمه ی سادات

ثنایت می کنم هر آینه ای فاطمه مرآت

ببین دل ها چگونه باز افتاده به زیر پات

که گفته دست نامحرم به تو نزدیک شد، هیهات

تو ایوب بلا، زینب/ تویی ام البکاء، زینب

امان از شام و از کوفه/ امان از کربلا زینب

سری بر نیزه ها شد قاری قرآن تو عمه

تنی صد پاره در گودال شد حیران تو عمه

حرم غارت شده، جان اسیران، جان تو عمه

سر عباس روی نیزه شد گریان تو عمه

اسیری ماجرا دارد/ غم و درد و بلا دارد

۰۰۰ و دخت فاطمه بودن/ عبور از کوچه ها دارد

اشک شوقه میباره نم نم

از چشای حیدر و زهرا

همه جمعن حتی ملائک

اومده چون زینب کبری

شب عشق و جنون / برای ما امشبه

آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه

زینبی کوثریم تا ابد حیدریم

شب عشق و جنون / برای ما امشبه

آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه

چه قدر شادن همه امشب

اومد عشق دلای بیتاب

هیچ جا آروم نمیشه زینب

به جز روی دستای ارباب

مادر میخونه براش / آرامش قلب من

دورش میگردن داداش حسین و داداش بزرگش حسن

زینبی کوثریم تا ابد حیدریم

شب عشق و جنون / برای ما امشبه

آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه

آسمان را ستاره باران کن

آمده آسمانی از خورشید

باز هم لطف حق تجلی یافت

آمده آیه‌هایی از توحید

می‌توان نذر این قدم‌هایش

دسته گل‌های یاس را پاشید

می‌شود خاک درگهش باشیم

می‌توان خاک پاش را بوسید

می‌توان جلوه‌های زهرا را

در صفات خدایی او دید

می‌توان عطر جنت حق را

از قنوت نماز او بوئید

می‌‎توان وصف صبر او را هم

روی کاغذ شبیه کوه کشید

تا در این خانه خانمی شده بود

چشم همسایه، سایه اش که ندید

او علمدار عصر عاشوراست

نرگس آسمانی زهراست

آسمان آسمان نگاهش نور

آمده آسمانی از رحمت

آمده اسوه رشادت‌ها

اسوه پاک دامنی، عفت

مظهر روشنایی و نور و

با حیا و حجاب و با عزت

از کلامش چه می‌توان گفتن

چقَدَر با نفوذ و با قدرت

بسته دل بر حسین و بر حسن و

علوی خوی و فاطمی شوکت

در مدال الهی ثقلین

نام او هم ردیف با عترت

کم ندارد که دیگر او چیزی

از مقام الهی عصمت

گفته همچون حسین او، هیهات

که دهد تن به خواری و ذلت

اوست رمز دعا برای فرج

رمز پایان دهنده غیبت

درومده ماه شبای فاطمه

داده خدا یه فاطمه به فاطمه

ملائکه میخونن و با هم میگن

می‌میره برای فاطمه

داره حیدر می‌خونه لالایی برای دخترش

داره اشکاش می‌ریزه دونه دونه روی دامنش

چه آرومه تا که اومد بالاسرش

عشقه این همه زیبایی

دل و مستی و شب شیدایی

برای دختر هلاکه بابا

همه دخترها می‌شن بابایی

صدای گریه پیچیده توی خونه

پیش هیچ کسی آروم نمی‌گیره

می‌گه ارباب که بدین خواهرمو آخه بی حسین نمی‌تونه

صدا خنده‌اش دوباره رسیده توو همه آسمونا

برا عشقش لیلی سر میذاره توو بیابونا

عاشقیشون توو عالم افتاده سر زبونا

امشب شب حاجاته شب میلاد عمه‌ی ساداته

گدایی این خونه کار من

کرامت از کمترین کاراته

درومده ماه شبای فاطمه

داده خدا یه فاطمه به فاطمه

ملائکه میخونن و با هم میگن

می‌میره برای فاطمه

امشب شب حاجاته شب میلاد عمه‌ی ساداته

کاش دوباره برم اون صحن و سرا

بشینم روبه روی گنبد طلا

خواهش دلم رو بی‌ریا بگم

دوباره می‌خوام یه کربلا

از عمو جان بگیرم برات سفر کربلامو

توی ذهنم بیارم همه دعاها و حاجتامو

بریزم دور یکجا همه‌ی غم‌ها و غصه‌هامو

اومد خواهر ثارالله خدای عشق دلای آگاه

به اذن حیدر بگو بسم‌ الله

بریم تا صحن ابا عبدالله

بیت نبوت گلشن، چشم ولایت روشن

لاله ز دامن ریزید، یکسره دامن دامن

بنی الزهرا مبارک باد (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

کوثر قرآن زهرا کوثر دیگر زاده

بر اسدالله امشب فاطمه دختر زاده

رسول‌الله تماشا کن (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

مصحف زهرا رویش، چشم برادر سویش

ختم رسالت کرده چون گل جنت بویش

دُر عصمت، یم عفت (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

هیبت حیدر دارد، حُسن پیمبر دارد

عصمت مادر دارد، عشق برادر دارد

یا ثارالله، انصار الله (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

از نفس جان بخشش، روح مسیحا ریزد

از مه رویش دائم، جلوه زهرا خیزد

سبحان‌الله، سبحان‌الله (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

در کف ساقی چشمش جام بلا می‌بیند

در بغل ثارالله کرب و بلا می‌بیند

بلا دیده، پسندیده (۲)

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد

زینب کبرا آمد زینت بابا آمد