روضه امام صادق ع
منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد
روضه ات شعله به دامان ثريا ميزد
مو سپیدی که دو دستش به طنابی بستند
پیر مردی که نفس در پی آنها میزد
آن طرف گریه ي طفلان من و در این سو
خنده بر بي كسي ام دشمن زهرا می زد
نيمه جاني كه در آتش پي ِ طفلانش بود
شعله وقتي ز در سوخته بالا ميزد
آه از آن بزم شرابی که به يادم آورد
داغ آن زخم که نامرد به لبها میزد
یاد آن طفل که زنجیر تنش مانع بود
تا ببیند که لبِ چوب کجا را میزد
همه ي قدرت خود جمع نمود اما دید
خیزران را به لب زخمی بابا میزد
ترکه اش گاه به رخ گاه به دندان می خورد
در عوض عمه ي ما بود که خود را میزد
حسن لطفي
+ نوشته شده در پنجشنبه ششم تیر ۱۳۹۸ ساعت 19:11 توسط Masoud
|
عرض سلام وادب ،همانطور که از عنوان وبلاگ پیداست صحن وبلاگ مربوط به متن وشعرو گهگاه تصاویرمیباشدکه اشعارومتنها مربوط به صاحب وبلاگ حضرت اباصالح المهدی {عج}است . درایام مناسبتهای عزا ومولودی تغییرکرده ومناسب با همان ایام متن وشعرارسال میگردد،امیددرآن دارم موردقبول حضرت دوست وامام عصر{عج}وتمامی اءمه{ع}وشمادلتنگان فرج یار قراربگیرد.مرابانظریات وپیشنهادات وانتقادهای سازنده تان راهنمایی بنمایید. ومن الله توفیق خاک پای دلتنگان فرج : مسعودپوررجب